فال حافظ امروز جمعه 30 شهریور 1403 با تفسیر دقیق

فال حافظ امروز 30 شهریور 1403 خود را بر اساس ماه تولدتان دراین مطلب بخوانید.فال حافظ یکی از محبوب ترین فال ها در بین ایرانیان است و امروز در خانه هر ایرانی یک دیوان حافظ یافت می شود. جهت مطالعه فال حافظ امروز ابتدا نیت کنید سپس فاتحه یا صلواتی برای حافظ نثار فرمایید و در دل بخوانید ای: «حافظ شیرازی تو محرم هر رازی تو را به خدا به شاخ نباتت قسم می دهم هر آنچه برایم صلاح بینی آشکار سازی.» ، انشاالله فال حافظ امروز شما سرشار از خیر باشد.

خوش است خلوت اگر یار یار من باشد 

نه من بسوزم و او شمع انجمن باشد  

روا مدار خدایا که در حریم وصال 

رقیب محرم و حرمان نصیب من باشد 

فال قهوه امروز جمعه 30 شهریور 1403

تعبیر: دعاهایتان برآورده خواهد شد و رقیبانتان موفق نمی شوند. فکر خودتان را به چیزهای دیگری هم معطوف کنید. روال عادی زندگی از دستتان خارج شده است. چیز با ارزشی در دست دارید که برایتان بسیار عزیز هم هست. نگذارید به دست نااهلان بیفتد. رازدار باشید.

روشن از پرتو رویت نظری نیست که نیست  

منت خاک درت بر بصری نیست که نیست 

ناظر روی تو صاحب نظرانند آری 

سر گیسوی تو در هیچ سری نیست که نیست 

تعبیر:  سر تو بر هیچ کس پوشیده نیست. موانع زیاد وسختی پیش پایت هست که برای رسیدن به معشوق به راحتی از تمام آنها می گذری. از خستگی شکایت نکن. مرد باش. اگر ضعیف باشی در اول راه جا مانده و اثری از عشق و معشوق نمی یابی.

به کوی میکده هر سالکی که ره دانست 

دری دگر زدن اندیشه تبه دانست 

زمانه افسر رندی نداد جز به کسی 

که سرفرازی عالم در این کله دانست 

تعبیر: پل های پشت سر خود را خراب نکن. سرت را بالا بگیر. هنوز رموز زندگی را نمی دانی. ستاره ی دولت و اقبال تو چون ناهید درخشان است. پیشنهاد خود را مطرح کن و دل به دریا بزن. زمانی پیروز می شوی که خودت مشکلاتت را حل کنی و به امید دیگران ننشینی.

روزگاریست که سودای بتان دین من است 

غم این کار نشاط دل غمگین من است 

دیدن روی تو را دیده جان بین باید 

وین کجا مرتبه چشم جهان بین من است 

تعبیر:  دیگر خسته شده ای. صبرو قرار نداری از سرگردانی خسته ای و این باعث دل شکستگی تو شده است.  مقصود و مراد تو همان ثروت است که برای رسیدن به آن خود را به هر آب و آتشی می زنی. نترس روزی خواهد رسید که همه ی مردم تو را تحسین کنند و از تو کمک می‌خواهند.

سحر چون خسرو خاور علم بر کوهساران زد 

به دست مرحمت یارم در امیدواران زد 

چو پیش صبح روشن شد که حال مهر گردون چیست 

برآمد خنده خوش بر غرور کامگاران زد 

تعبیر: مثل کوه استوار باش. صبح صادق در حال دمیدن است و تو در همین صبح به کام دل می رسی. این فال برای تو دولت و سعادت و مقام را یکجا بشارت می دهد. بیاد داشته باش زمانی که به تمام خواسته هایت رسیدی خدا را فراموش نکنی.

دل از من برد و روی از من نهان کرد 

خدا را با که این بازی توان کرد  

میان مهربانان کی توان گفت 

که یار ما چنین گفت و چنان کرد 

تعبیر: بسیار ناراحت هستی، از کسی دلخور هستی و با هیچکس نمیتوانی درد و دل کنی یا کمک بگیری. پلی شده ای برای موفقیت دیگران. جلوی ضرر را از هر جا بگیری به نفع توست. منطقی باش و بخدا توکل داشته باش تا مشکلاتت برطرف گردد.

حسنت به اتفاق ملاحت جهان گرفت 

آری به اتفاق جهان می‌توان گرفت 

زین آتش نهفته که در سینه من است 

خورشید شعله‌ایست که در آسمان گرفت 

تعبیر: تنهایی کاری از پیش نمی بری، احتیاج به یک همکار و همدل داری که در ضمن راز تو را فاش نکند. گرمای عشق تو بدون کمک دوست سرد می شود و به یار نمی رسد. آسوده خاطر باش که او تکیه گاه خوبی برای رسیدن تو به حاجاتت می باشد و راه را برایت میسر می سازد.

دلبر برفت و دلشدگان را خبر نکرد 

یاد حریف شهر و رفیق سفر نکرد  

گفتم مگر به گریه دلش مهربان کنم 

چون سخت بود در دل سنگش اثر نکرد 

تعبیر:عاشق فرد مغرور و بی وفایی شده اید. کسی محبت و دوست داشتن را فراموش کرده و به دنبال مال دنیا هست. این را نمیداند که ظاهر زیبا و مال دنیا ماندنی نیست و این محبت و عشق است که هیچ وقت پایانی ندارد. در انتخابتان تجدید نظر کنید.

چو بشنوی سخن اهل دل مگو که خطاست 

سخن شناس نه‌ای جان من خطا این جاست 

در اندرون من خسته دل ندانم کیست 

که من خموشم و او در فغان و در غوغاست 

تعبیر: سخن دانایان دلسوز را باید به جان خرید و به کار بست و از غرور و نپذیرفتن کناره گرفت چرا که آن ها اهل بینش اند. عشق با جان همگان مانوس است  و آن را نمیتوان پنهان کرد .

صلاح کار کجا و من خراب کجا 

ببین تفاوت ره کز کجاست تا به کجا 

ز روی دوست دل دشمنان چه دریابد 

چراغ مرده کجا شمع آفتاب کجا 

تعبیر:   دل خراب را با مصلحت بینی چه کار است؟ باید که منطقی وحقیقت جو بود و ریا نورزید عمر دوران خوشی کوتاه است ودر این مدت کوتاه باید نهایت بهره را از آن برد. نباید دوست را به دشمن فروخت و در هر کاری تدبر لازم است.

کنون که بر کف گل جام باده صاف است 

به صد هزار زبان بلبلش در اوصاف است  

حدیث مدعیان و خیال همکاران 

همان حکایت زردوز و بوریاباف است 

تعبیر: آنقدر پیشرفت می کنی که نامت بر سر زبان ها می افتد. در علم و تحصیل بکوش که در این راه با تو قیاس نیست. اما هوشیار باش حسد ورزان زیر پایت را خالی نکنند. به خدا توکل داشته  باش،  تا او هم کمکت کند.

دل ما به دور رویت ز چمن فراغ دارد 

که چو سرو پایبند است و چو لاله داغ دارد  

شب ظلمت و بیابان به کجا توان رسیدن 

مگر آن که شمع رویت به رهم چراغ دارد 

تعبیر: چاره ای غیر از سکوت ندارید. راهتان را گم کرده اید. بسیار بی تاب هستید. همه تو را دست کم می گیرند نسبت به این موضوع بی تفاوت باشید. کسانی با تو هم صحبت هستند که در ظاهر نصیحت ولی در باطن و پشت سر با تو دشمنی می کنند.